فیلم انگاشته (تِنِت) کریستوفر نولان از نظر علمی چقدر به واقعیت نزدیک است؟
مانند بسیاری از فیلمهای کریستوفر نولان، تِنِت (Tenet) بر فرضی متمرکز است که از علم واقعی بیرون میآید. وی در فیلم میان ستارهای (Interstellar) برای سفر در زمان از کرم چاله استفاده میکرد و در فیلم انگاشته (تِنِت) این سوال را ایجاد میکند که آیا امکان دارد با معکوس کردن آنتروپی (Entropy) یک جسم، کاری کرد که در طول زمان به عقب حرکت کند.
نولان هنگام نوشتن فیلمنامه انگاشته پیشنهاداتی از کیپ تورن (برنده جایزه نوبل فیزیک که در فیلم میان ستارهای به نولان مشاوره داد) گرفت اما در نهایت تصمیم گرفت که برخی از عناصر واقعیت را کنار بگذارد. وی در کنفرانس مطبوعاتی فیلم گفت: من کیپ تورن را به خواندن فیلمنامه دعوت کردم و او در برخی از مفاهیم به من کمک کرد، اگرچه ما هیچ موردی برای صحت علمی بودن فیلم ارائه نخواهیم کرد؛ اما تقریباً مبتنی بر علم واقعی است.
برای پی بردن به اینکه در این فیلم علم چقدر نقش دارد، کلودیا دی رهام (Claudia De Rham) فیزیکدان نظری کالج امپریال لندن در صحبت با خبرنگار سایت الای تایمز (Latimes) به برخی از نکات کلیدی فیلم و اینکه آیا ما هرگز قادر خواهیم بود در جهانی زندگی کنیم که در آن وارونگی زمان امکان پذیر است، پرداخته است.
وضعیت علم در انگاشته چگونه است؟
برخی از عناصر فیلم از علم فیزیک هستند اما در مقایسه با فیلمهایی مانند میان ستارهای، در انگاشته تلاش شده است تا شکاف بین علم و تخیل بیشتر شود. رخدادهای این فیلم ریشه بسیار کمی در فیزیک دارند با اینکه اکثر اوقات از اصطلاحات علمی در آن استفاده شده اما این اصطلاحات دست و پا شکسته و بدون محتوا هستند. البته همه آنها غلط نیستند، این مسئله که فکر کنید با تیک خوردن ساعت، زمان در حال تکامل است درست میباشد. این امر مربوط به مفهوم آنتروپی بوده و لزوماً نادرست نیست که بگوییم اگر بتوانید آنتروپی خود را معکوس کنید؛ ممکن است به مرور زمان به عقب برگردید.
آنتروپی چیست
آنتروپی یک مفهوم بسیار حیاتی در علم فیزیک و شیمی است و پدیدههای بسیاری را توضیح میدهد. در واقع، انتروپی مفهومی است که به انرژی معنا میدهد، زیرا انرژی زمانی قابل استفاده است که قابلیت پخش شدن داشته باشد. انتروپی همان میزان تمایل، به پخش و انتشار یک انرژی انباشته شده است.
در فیزیک یک قانون اساسی وجود دارد که میگوید آنتروپی دائماً در حال افزایش است. به طور میانگین اوضاع بیشتر و بیشتر بی نظم میشود، به همین دلیل است که ما پیر میشویم زیرا بی نظمی بدن ما به آرامی بیشتر میشود. به همین دلیل تخریب چیزی بسیار آسانتر از ساختن آن است. در سطح فیزیکی اگر جعبهای داشته باشید و مقداری گاز در آن قرار دهید، گاز شروع به اشغال کل فضا میکند، گسترش یافته و بی نظم میشود. وقتی آنتروپی افزایش مییابد به این معنی است که نظم کمتر و کمتر میشود.
به عنوان مثال یخچال، دستگاهی است که آنتروپی را پایین میآورد تا محتویات داخل خود را خنک کند، وقتی این محتویات خنکتر باشند آنتروپی کمتری دارند. مثلاً یخ به خوبی سازمان یافته است اما وقتی گرم شود آنتروپی افزایش یافته و مایع میشود، سپس تبدیل به گاز شده و سازماندهی آن بسیار کمتر میشود. یخچال این وقایع را معکوس میکند، بنابراین ما میدانیم که وجود دستگاههایی که بتوانند آنتروپی را معکوس کنند، بسیار ممکن است.
اما این بدان معنا نیست که زمان در یخچال معکوس میشود زیرا وقتی غذا را در داخل آن بگذارید هر روز تازهتر نمیشود. اما قطعاً وجود دستگاهی که باعث کاهش آنتروپی یک جسم شود امکان پذیر است.
همه قوانین فیزیک به جز آنتروپی متقارن هستند
در کنفرانس مطبوعاتی، نولان گفت که به غیر از آنتروپی تمام قوانین فیزیک متقارن هستند. این نظر تا حدودی درست است زیرا برای اکثر قوانین فیزیک تقارن زمانی وجود دارد. هر چیزی که بتواند در زمان به جلو حرکت کند، میتوان تصور کرد که به عقب نیز حرکت میکند. آنتروپی تنها چیزی است که ما آن را در یک جهت تجربه میکنیم، بنابراین میتوان آن را با نحوه تجربه زمان مرتبط کرد.
به طور کلی، آنتروپی همیشه افزایش که مییابد، بنابراین میتوان یک دنیای جایگزین را تصور کرد که در آن آنتروپی همیشه کاهش یافته و همه چیز برعکس دنیای ما است. در این دنیای جایگزین مردم زندگی خود را به روش دیگری ادامه میدهند. این مسئله به خودی خود خوب است، اما وقتی شروع به برقراری ارتباط با آن جهان کنید دیگر از نظر فیزیکی منطقی نخواهد بود.
اگر شخصی بتواند در طول زمان به عقب حرکت کند، آیا قادر به تنفس هوای طبیعی خواهد بود؟
هنگام نفس کشیدن بین اکسیژن موجود در ریهها و بدن تعادل برقرار است، بنابراین که اگر شخصی در زمان به عقب برود احتمالاً روند معکوس اتفاق خواهد. بنابراین احتمالاً آن شخص باید هوای مورد نیاز خود را با خود ببرد، علاوه بر هوا باید چیزهای دیگری نیز با خود ببرد.
روش مشاهده اشخاص یا اشیاء این گونه است که نور از یک منبع مانند خورشید به جسم تابیده و سپس به چشم ما میرسد. اما هنگام به عقب رفتن در زمان این فرآیند معکوس میشود و شخص این تصور را خواهید داشت که نور ابتدا از چشم او بیرون آمده، به جسم برخورد میکند و سپس به سمت منبع نور برمیگردد. بنابراین آن شخص اجسام را نمیبیند، ابتدا فقط نور را میبیند. از اینرو وارونه کردن زمان یک چالش واقعی خواهد بود چون شخص باید همه چیزهایی که نیاز دارد را با خود ببرد.
اگر در دنیای معکوس یک انفجار رخ دهد آیا امکان دارد نتیجه آن چیزی غیر از آتش سوزی باشد؟ این مسئله مانند این است که بگوییم یک جسم سفید در جهان معکوس سیاه خواهد شد، اینطور نیست که همه چیز برعکس یکدیگر شود. دلیل اینکه ما گرما را احساس میکنیم به خاطر برخورد مولکولهای هوا با سطح است. اصابت مداوم ذرات به ما همان چیزی است که ما به صورت گرما احساس میکنیم. اگر ملکولها در زمان به عقب بروند احتمالاً به طریق دیگری با ما برخورد خواهند کرد، بنابراین ما گرما را احساس خواهیم کرد.
به طور کلی از نظر علمی وارونه کردن زمان غیرممکن است. در فیلم انگاشته چیزی که کریستوفر نولان از آن به عنوان سفر در زمان یاد میکند صرفاً وارونه سازی آنتروپی بوده و واقعاً به معنی رفتن به عقب نیست. رفتن به گذشته یا آینده بستگی به اساس طبیعت دارد، در حال حاضر درک کنونی علم ما، برخلاف چنین فیلمهایی است. بنابراین اگر تصور کنیم که به مرور در زمان به عقب میرویم، در این صورت ساختار جهان، نحوه درک زمان و نحوه درک اینکه اجسام از چه ساخته شده و چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند منطقی نخواهد.
.
بیشتر بخوانید: سفر در زمان؛ نظریهها، تناقضات و احتمالات