۱۰ منطقه رادیواکتیو و خطرناک جهان
چرنوبیل، پلیگون، کارخانه ترکیبات شیمیایی سیبری، سلافیلد، سواحل سومالی، مایاک، کارخانه اورانیوم کلیسای سنگی، فوکوشیما، مایلو-سو و سایت هستهای هانفورد جزو ۱۰ منطقه خطرناک هستهای جهان به شمار میروند.
مکانهای وحشتناک بسیاری در جهان وجود دارند اما تعداد کمی از آنها به ترسناکی مناطق رادیواکتیو است. هنگامی که یک محل به طور کامل هستهای میشود، نمیتوان با آن مبارزه کرد، نمیتوان آن را فراموش کرد و حتی نمیتوان آن را مهار کرد. مهم نیست که چقدر این محل پاک شده و مراقبت میشود تابش رادیواکتیو باقیمانده، میتواند صدها سال به محیط زیست آسیب برساند. در سراسر جهان بسیاری از این مناطق خطرناک وجود دارد که در این مطلب ۱۰ مورد از آنها بررسی شده است.[۱]
۱۰-پلیگون
زمانی که اتحاد جماهیر شوروی سقوط کرد و قزاقستان از آن استقلال پیدا کرد، یکی از اولین اقداماتی که دولت آن کشور انجام داد تعطیلی پلیگون (The Polygon) بود. این سایت آزمایشهای هستهای شوروی، بیش از چهار دهه انواع سلاحهای مختلف را در اندازههای مختلف دیده و در طول دوران جنگ سرد تقریبا ۲۵ درصد از آزمایشات هستهای جهان را در خود داشته است. این سایت در اصل به این دلیل انتخاب شد که خالی از سکنه بوده، اما اینکه روستاهای بسیاری در نزدیکی آن واقع شده بودند، مورد توجه قرار نگرفته بود. پرتوزایی رادیواکتیو فراوان در طول سالهای طولانی در این مناطق در نهایت با نقصهای هنگام تولد نوزادان و بیماریهای حاصل از پرتوزایی خود را نشان داد.
امروزه برآورد میشود که حداقل ۱۰۰،۰۰۰ قزاق در نزدیکی منطقه پلیگون از آثار پرتوزایی رنج میبرند. مواد رادیواکتیو پلیگون به خودی خود صدها سال برای رسیدن به سطح پرتوزایی امن، زمان نیاز دارند و اثرات زیانبار آن در انسانها ممکن است تا پنج نسل مشاهده شود.
۹- چرنوبیل
صحبت کردن از مناطق هستهای جهان بدون نام بردن از چرنوبیل (Chernobyl) غیرممکن است. انفجار نیروگاه هستهای اوکراین در سال ۱۹۸۶ بدترین فاجعه هستهای است که جهان تاکنون شاهد آن بوده و علیرغم این که تحقیقات گستردهای درباره این حادثه صورت گرفته است، سوالات بسیار زیادی درباره آن بدون پاسخ باقیمانده است.
بسیاری از این سوالات مربوط به آثار طولانی مدت پرتوزایی برروی افرادی است که تحت تاثیر آن قرار گرفتهاند، است. بیماری تشعشع حاد نابود کننده اولین پاسخ فاجعه بود، اما این فقط نوک کوه یخ مرگبار بود: شهر نزدیک منطقه، پریپیات (Pripyat) تا ۳۶ ساعت پس از وقوع انفجار تخلیه نشده بود و بسیاری از ساکنان آن علائم بیماری حاصل از تشعشع را نشان میدادند. علیرغم تمام نشانههای روشنی که مطبوعات به آن پرداختند و وقوع بادهای هستهای به سمت بلاروس و اروپا، شوروی همچنان سعی میکرد وضعیت را در سکوت نگه دارد تا این که هشدارهای پرتوزایی در یک نیروگاه هستهای در سوئد به صدا درآمد و پس از آن بود که وضعیت وحشتناکی به وجود آمد.
تعداد تلفات انفجار چرنوبیل در مرحله اول شگفتآور بود: تنها ۳۱ نفر در اثر فاجعه و تأثیرات کوتاه مدت آن فوت کردند، با این حال آثار طولانی مدت آن بر روی مردم منطقه بسیار بالا بود، هر چند که اندازهگیری چگونگی فاجعه در طول عمر افراد تحت تاثیر قرار گرفته بسیار دشوار است. به عنوان مثال حدود ۶۰۰۰ مورد سرطان تیروئید در اوکراین، روسیه و بلاروس ممکن است به نوعی با پرتوزایی چرنوبیل ارتباط داشته باشند، اما به طور مستقیم امکان اتصال آنها به فاجعه وجود ندارد.
بیشتر بخوانید: فاجعه اتمی چرنوبیل، یکی از بزرگترین فجایع زیست محیطی
۸- کارخانه ترکیبات شیمیایی سیبری
کارخانه ترکیبات شیمیایی سیبری (Siberian Chemical Combine) یک کارخانه قدیمی غنی سازی اورانیوم در سیبری است. بر اثر دفع غیراصولی زبالههای هستهای در این محل مقدار قابل توجهی مواد زائد رادیواکتیو به مخازن آب زیرزمینی منتقل شد. جدا از این فاجعه زیست محیطی حادثه اتمی سال ۱۹۹۳، که موجب انفجار اتمی در کارخانه شد نیز فاجعه بزرگی بار آورد. آن انفجار دو طبقه ساختمان را نابود کرد و مهمتر از همه یک مخزن حاوی مواد خطرناک مانند پلوتونیوم و اورانیوم را نابود کرد.
گاز رادیواکتیوی که در اثر این حادثه منتشر شد ۲۰۰ کیلومتر مربع از سطح زمین را آلوده کرد و تنها شانس میتوانست از ورود این گازها به شهرهای نزدیک تامسک (Tomsk) و سورسک (Seversk) و بارش رادیواکتیو در آنها جلوگیری کند. فرآیند پاکسازی چهار ماه طول کشید، اما برای مردم محلی این فاجعه آغاز کابوس بود: آنها دریافتند که در طول سالهای فعالیت این کارخانه ۲۲ حادثه رخ داده و حتی در طول دوران فعالیت عادی این تشکیلات سالیانه حدود ۱۰ گرم پلوتونیوم به جو انتشار یافته است. جالب است بدانید که تنها یک میلیونیوم گرم از پلوتونیوم میتواند آسیب جدی به انسان برساند.
۷- سلافیلد
سلافیلد (Sellafield) برای بریتانیا همانند چرنوبیل برای شوروی بود: بدترین اتفاق هستهای بریتانیا که بسیار بد مدیریت شد، که به مدیریت بریتانیایی مشهور است. هنگامی که رآکتور Windscale شماره ۱ (نوعی راکتور هستهای اولیه) در کارخانه پردازش مواد هستهای سلافیلد در تاریخ اکتبر ۱۹۵۷ آتش گرفت یازده تن اورانیوم به مدت سه روز سوزانده شد. علیرغم وضعیت نگران کننده، مسئولان طوری رفتار میکردند که انگار اتفاقی رخ نداده است. در حالیکه رآکتور نزدیک به فروپاشی بود و سراسر مناطق مجاور به مواد رادیواکتیو آلوده شده بودند، هیچ مکانی تخلیه نشده و کار در مرکز با سرسختی در حال انجام بود. در حقیقت اکثر مردم حتی در مورد آتش سوزی چیزی نمیدانستند. کارکنان مرکز مشکوک به اتفاقاتی شده بودند ولی به آنها گفته شده بود که کار خود را ادامه دهند.
فاجعه واقعی در حال رخ دادن بود که به خاطر رشادت معاون توماس تویی (Thomas Tuohy)، رفع گردید. هنگامی که برای تویی مشخص شد که شعله آتش به راحتی قابل مهار نیست، وسیله تشخیص دوز تشعشع خود را درآورد تا کسی متوجه نشود در معرض چه میزان تشعشع قرار گرفته است. سپس به بالای رآکتور ۲۴ متری رفت، او برای کنترل این وضعیت چندبار این کار را تکرار کرد و هنگامی که درجه حرارت آتش به نقطه ذوب فولاد نزدیک شد طی تماس تلفنی درخواست کرد تا رآکتور را با آب غرق کنند.
این کار خطرناکی بود زیرا قبلا بر روی رآکتور آتش گرفته شده آزمایش نشده بود و اگر کوچکترین اشتباهی رخ میداد تمام ناحیه منفجر شده و از نظر تشعشع به نقطه غیرقابل سکونت میرسید. خوشبختانه ریسک تویی گرفت و پس از ۳۰ ساعت ریختن آب شیرین در رآکتور، آتش بالاخره خاموش شد.
۶- سواحل سومالی
مناطق ساحلی سومالی بیشتر بخاطر دزدان دریایی شناخته میشوند تا مواد هستهای، اما این فقط به این دلیل است که زبالههای رادیواکتیو در این منطقه در زمین دفن شدهاند. به طرز شگفتانگیزی، این دو پدیده علت یکسانی دارند، ناآرامیهای منطقه در دهه ۱۹۸۰ منجر به دورهای طولانی بدون حکومت مرکزی در کشور شده و سواحل سومالی بدون محافظت رها شدند. متاسفانه برای ساکنان سومالی، این بدان معنی بود که هر متصدی بیپروایی میتوانست زبالههای هستهای و دیگر مواد خطرناک خود را در امتداد خط ساحلی این کشور رها کند که روشی بسیار ارزان بود.
سازمان ملل متحد برای چندین سال از این مسئله آگاه بوده و آن را یک وضعیت بسیار جدی توصیف میکرد. تا اینکه در سال ۲۰۰۹ یک سونامی بزرگ میزان خطرات را برای همگان آشکار کرد. امواج بسیاری از کانالها را تخریب کرده و سبب انتشار آلایندهها حداقل تا ۱۰ کیلومتر در داخل کشور شد. محلولی از مواد رادیواکتیو و لجنهای سمی مختلف باعث بسیاری از مشکلات بهداشتی برای ساکنان شده و حتی بخشی از آبهای زیرزمینی را نیز آلوده کرد.
۵- مجتمع مایاک
حتی قبل از چرنوبیل زمزمههایی بر اساس سوابق اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت که انرژی هستهای بیعیب نیست. بعضی از شایعات عمدتاً درباره مجتمع مایاک (Mayak complex)، نخسین سایت هستهای شوروی بود. مایاک مدت کوتاهی پس از جنگ جهانی دوم در جنوب اورال (Urals) و در نزدیکی شهر چلیابینسک (Chelyabinsk) ساخته شد، این مجتمع یک سایت نظامی مخفی بود که در تولید پلوتونیوم برای ارتش تخصص داشت، ماهیت مخفی آن در نهایت برای دولت شوروی مفید بود.
در روز ۲۹ سپتامبر ۱۹۵۷ یک تانکر حاوی زبالههای هستهای در مجتمع تولید پلوتونیوم مایاک در شوروی سابق منفجر شد که به فاجعه کیشتیم (Kyshtym) نیز مشهور است. سیستم خنک کننده این تانکر با مشکل مواجه شد و در نتیجه دمای داخل تانکر به شدت بالا رفت و سبب بروز یک انفجار شیمیایی شد. بر اثر این انفجار ابری غیرقابل دید از مواد رادیوآکتیو تا ارتفاع ۱۰۰۰ متری به هوا بلند شد و در محدودهای به وسعت ۲۳ هزار کیلومتر متربع پخش شد و بر زندگی ۲۷۰۰۰۰ نفر تاثیر گذاشت. در تمام این منطقه، جنگلهای سوزنی از بین رفتند. بهرغم وقوع این حادثه فعالیت تاسیسات مایاک بدون توقف ادامه یافت.
رهبری اتحاد جماهیر شوروی درباره این انفجار و پیامدهای آن برای اهالی منطقه سکوت پیشه کرد. ساکنان روستاهای منطقه تخلیه شدند، اما درباره دلایل این تخلیه و کوچ اجباری چیزی به مردم گفته نشد. تنها ۳۲ سال بعد، در سال ۱۹۸۹ رهبری شوروی حادثه را به مقامهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) گزارش کرد. دو سال پیش از آن، تولید پلوتونیوم در تاسیسات مایاک متوقف شده بود. از آن هنگام به بعد فقط در دو رآکتور این تاسیسات فعالیت غنیسازی مواد هستهای انجام میگیرد.
بیشتر بخوانید: پای فیل چرنوبیل، یکی از کشندهترین سازه های جهان
۴- کارخانه اورانیوم کلیسای سنگی
در سال ۱۹۷۹ در معدن اورانیوم کلیسای سنگی (Church Rock uranium mill) در نیومکزیکو، ۱،۱۰۰ تن باطله معدنی اورانیوم و ۹۴ میلیون گالن پساب به رودخانه پئرکو (Puerco) ریخته شد که تا ۸۰ کیلومتری پایین دست رودخانه را آلوده کرد. آلودگی ناشی از این زبالههای هستهای سه برابر بیشتر از حادثه هستهای جزیره مشهور سه مایلی (Three Mile Island) بود.
فاجعه کلیسای سنگی بزرگترین انتشار تصادفی مواد رادیواکتیو است که ایالات متحده تا به حال به خود دیده است و آسیب بسیاری به محیط زیست رساند. تشعشعات رادیواکتیویته در آب بر زندگی حیوانات، گیاهان و در نهایت جمعیت بومیهای ناواهو (Navajo) در منطقه تاثیر مخربی از قبیل نقایص هنگام زایمان و بیماریهای کلیوی گذاشت.
از نکات بسیار غم انگیز این فاجعه این بود که مسئولان میتوانستند از وقوع آن جلوگیری کنند. این نشت به علت ترک خوردگی استخرهای نگهداری پساب رخ داده بود. بعدها ۲ شرکت دخیل در این اتفاق و مامورین فدرال اعلام نمودند که به علت ناپایداری سنگهای سازنده سد، این اتفاق رخ داده است.
۳- فوکوشیما
زمین لرزه ۹ ریشتری روز جمعه ۱۱ ماه مارس ۲۰۱۱ میلادی، ساعت ۲:۴۶ دقیقه بعد از ظهر سواحل شمال شرق ژاپن و نیروگاه اتمی فوکوشیما دایچی را لرزاند. ساعت ۳:۳۰ بعد از ظهر، حدود ۴۵ دقیقه بعد از زلزله، سونامی با امواجی به ارتفاع ۱۴ متر به نیروگاه هستهای فوکوشیما دایچی را درهم کوبید، نیروگاهی که مجهز به شش راکتور اتمی و اداره آن بر عهده شرکت برق توکیو (تپکو) بود.
نیروگاه اتمی فوکوشیما دایچی طوری طراحی و ساخته شده بود تا در برابر زمین لرزه ۸ ریشتری و سونامی با امواج ۵.۷ متری ایستادگی کند اما در آن روز یارای مقابله با قهر طبیعت را نداشت. به دنبال وقوع زمینلرزه راکتورهای شماره ۱، ۲، و ۳ به گونهای که طراحی شده بودند بطور خودکار خاموش شدند. سپس به دنبال سونامی جریان برق قطع شد، آب مولدهای دیزلی را فرا گرفت و سطح آب در سیستم خنک کننده رآکتورها به شدت پایین آمد.
اختلال در سیستمها و کارکرد نیروگاه باعث شد تا ابتدا میلههای سوخت داخل راکتور شماره ۱ گرم شده و شروع به ذوب شدن کنند، اتفاقی که چند روز بعد برای رآکتورهای شماره ۲ و ۳ نیز روی داد. سپس در ۱۲ ماه مارس در رآکتور شماره ۱ انفجار هیدروژنی رخ داد. دو روز بعد در ۱۴ ماه مارس، سازه رآکتور شماره ۳ منفجر شد و مواد رادیواکتیو به پیرامون انتشار یافت. یک روز بعد یعنی ۱۵ مارس مخزن سوخت مصرف شده در ر،کتور شماره ۴ آتش گرفته و منفجر شد.
هر چند ارتش ژاپن وارد عمل شده بود اما چند ماه طول کشید تا شرکت تپکو بتواند شرایط را تحت کنترل درآورد. در طول چندین ماه هزاران لیتر آب برای کاهش درجه حرارت میلههای سوخت مصرف شد، مقداری از این آب آلوده به اقیانوس آرام راه یافت. فاجعه نیروگاه فوکوشیما دایچی ژاپن با درجه ۷ (بالاترین حادثه هستهای) پس از حادثه اتمی سال ۱۹۸۶ چرنوبیل در اوکراین، آخرین و بدترین حادثه اتمی بود.
به دلیل آلودگیهای ایجاد شده، دولت ژاپن جمعیت ۱۴۰ هزار نفری ساکن در محدوده ۲۰ کیلومتری اطراف نیروگاه را تخلیه نمود و به مردم برای تردد در شعاع ۳۰ کیلومتری آن و به کشاورزان در شعاع ۶۰ کیلومتری آن هشدار آلودگی داد. برآوردهای وزارت انرژی آمریکا در اوایل ماه می ۲۰۱۱ نشان داد که محدوده تحت تاثیر آلودگی در این زلزله باید تا گستره شعاع ۸۰ کیلومتری اطراف نیروگاه فوکوشیما دایچی در نظر گرفته شود.
بیشتر بخوانید: شکافت هستهای چیست و چه کاربردی دارد؟
۲- مایلو-سو
مایلو-سو (Mailuu-Suu) شهریی در قرقیزستان که نه تنها زیر سایه تشعشعات دوران شوروی زندگی میکند بلکه با این واقعیت نیز کنار آمده است. حتی جملات طنزی نیز درباره آن ساختهاند، از قبیل اینکه برای زندگی نیاز به تشعشع دارند. در این شهر میتوانید تورهای پیاده روی بر روی بدترین ضایعات رادیواکتیو داشته باشد.
این شهر یکی از بزرگترین غلظت مواد رادیواکتیو را در آسیای مرکزی شوروی سابق دارد. به علت وجود مقادیر بسیار زیاد عنصر اورانیوم در این منطقه، اتحاد جماهیر شوروی ذخایر آن را تا حد نابودی برداشت نموده و زبالههای هستهای را در آن دفن کرد. چیزی حدود ۲ میلیون متر مکعب پسماند هستهای در حدود ۲۳ سایت در اطراف مایلو-سو دفن شده است. این سایتها آلودگی بسیار زیادی دارند و به ندرت توسط سیم خاردار و بتن پوشیده شدهاند.
متأسفانه این باعث بحران جاری در مایلو-سو شده و به طور بالقوه خطرات آن در آینده خیلی بدتر از زمان حال است. سایتها در نزدیکی رودخانه مایلو-سو با جریان تند آب قرار دارند که منبع آب دو میلیون نفر در پایین دست جریان است. علاوه بر این، منطقه از لحاظ تکتونیکی فعال بوده و مستعد زمین لغزش است که تاکنون یک فاجعه بر اثر لغزش زمین در آن رخ داده است. در سال ۱۹۹۲ بر اثر زمین لغزش یکی از سایتهای دفع زباله نابود شده و حدود ۱۰۰۰ متر مکعب مواد رادیواکتیو به رودخانه ریخت.
۱- سایت هستهای هانفورد
در دهه ۱۹۵۰، آمریکا با خوشحالی وارد عصر اتمی شده و سایت هستهای در هانفورد را تاسیس کرد. طرح این کارخانه در دهه ۱۹۴۰ در پروژه منهتن تعریف شده بود که برای تولید پلوتونیوم مورد نیاز برای سلاحهای هستهای نیاز بود. هرچند هر کیلوگرم پلوتونیوم تولید شده به طور جانبی صدها هزار گالن زبالههای هستهای تولید میکرد بنیانگذاران این تاسیسات معتقد بودند که میتوانند حتی پسماندها را نیز به فروش برسانند. متاسفانه، آنها نتوانستند زبالهها را بفروشند علاوه بر آن آنها همچنین نتوانستند راه حل مناسبی برای ذخیره پسماندهای مرگبار ایجاد کنند.
با گذشت سالها ظروف مدرن و زیرزمینی بی سر و صدا ترک خورده و به محتویات رادیواکتیو خود اجازه دادند تا به زمین نشت کنند. کمیسیون انرژی اتمی که بر ساخت بمبهای هستهای نظارت داشت، حتی حاضر نشد دفتری برای کنترل پسماندها ایجاد کند بنابراین مواد رادیواکتیو کنترل نشده از ظروف ترک خورده نشت کرده و به خاک نفوذ کرده بودند.
در نهایت هانفورد و مناطق مجاور آن به علت وجود زبالههای رادیواکتیو و مواد سمی به بزرگترین مرکز پاکسازی هستهای در کل نیمکره غربی تبدیل شد. فرآیند پاکسازی برای چندین دهه ادامه داشته و مشکلات زیادی برای دهها تن از کارگران ایجاد کرده و علاوه بر آن میلیاردها دلار هزینه دربرداشته است، اما طرح تصفیه پسماندها هنوز در حال انجام است. در سال ۲۰۱۷ که مسئولان شروع به تخریب کارخانه تولید پلوتونیوم نمودند ۴۲ کارگر با وجود همه اقدامات احتیاطی در معرض تشعشعات رادیواکتیو قرار گرفتند.
.
بیشتر بخوانید: انتشار فیلم طبقه بندی شده انفجار بمب تزار؛ قویترین بمب تاریخ
فوق العاده بود . خصوصاً چرنوبیل . پیشنهاد دارم فیلم چرنوبیل رو حتماً ببینید چون خیلی چیزها داره برای گفتن.
بصره عراق با اورانیوم خفیف بمباران ۱۹۹۱ امریکا هنوز الوده است و سرطان رشد زیادی داشته